- گندم گونی
- سبز چهرگی سیاه چردگی: ... گردناکی و سپیدی آمیخته بزردی یا گندم گونی و روشنایی و تابندگی، قهوه یی بودن
معنی گندم گونی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سبز چهره سبزه: متوکل... مردی بود بلند بالا و گندم گون و نیکو روی و سیاه موی و پیوسته ابرو، قهوه یی
سبزه، کسی که رنگ پوستش سبزه باشد
سخنان بالاتر از حد خود گفتن گزافه گفتن
گنده گوش بودن
سخنان بالاتر از حد خود گفتن گزافه گویی
کسی که سخنان بالاتر از حد خود گوید
کسی که چهره اش سفید نباشد و اندکی تیره و به رنگ گندم باشد
آدم سبزه